About

قاسم قره داغی

radio

بیوگرافی  

 

قاسم قره داغی –  مهندس عمران، نویسنده، شاعر، محقق و در حال حاضر از گردانندگان مجله آوای بوف.

فعالیت های سیاسی را در ایران از دانشگاه و محیط های کار و تدریس شروع نموده و جزو اولین مروجان کتاب های دیجیتال و صوتی ممنوعه در ایران می باشند. در محیط دانشگاه به خاطر تلاش های همسو با شوراها و تشکل های دانشجویی به عنوان نماینده دانشجویان انتخاب و تغییرات بنیادین در شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور و دانشگاه از دغدغه های اصلی ایشان بوده است.
در دوران تحصیل در دانشگاه بوشهر به دلیل اجرای شعرهای انتقادی در مراسم دانشجویی از دانشگاه اخراج شدند که یک وقفه ی پنج ساله در روند تحصیلاتشان ایجاد شد.
در ایران بعد از پیگیری های طولانی از وزارت ارشاد سه جلد کتاب شعر منتشر می کنند که متاسفانه سانسور این کتاب ها به حدی بود که کتاب « باز شروعی در من نعره می زند » با حدود یک چهارم از حجم شعر ها به چاپ می رسد.
ابتدای کار از طریق وبلاگ ها و کانال های مختلف شروع به انتشار شعر ها و مقالات خودشان می کنند، که مجوز چاپ نداشتند. گاهی هم بصورت محدود این شعرها را چاپ و در اختیار مخاطبان قرار می دادند . و این آغاز مسیری برای تولید و ارائه کتاب در فضای مجازی می شود .
از آنجایی که در ایران بخصوص انجام این فعالیت ها بسیار مشکل و خطرناک است بنا بر این ایشان با الگو گرفتن از حرکت گروه دانشجویی « رز سفید » در زمان نازی ها در آلمان بصورت خانوادگی شروع به فعالیت در زمینه تولید و انتشار کتاب های ممنوعه می کنند .
در اولین سالهای قرن 21 در ازدحام دروغ های حکومتی و ستم های مذهبی و پس از تلاش های شبانه روزی در دانشگاه و جامعه ی خسته ی ایران در آگاهی و مبارزه با جهل، گروهی از جوانان کنار هم جمع می شوند که درد مشترکی دارند و هر کسی به نحوی از تیغ سانسور رژیم آخوندی ضربه خورده است و به دنبال آن هستند که بتوانند عقاید و مقالات یا کتاب های مفیدی را که به آنها دسترسی دارند و زخمی تیغ سانسور جهل شده اند را در اختیار همه قرار بدهند.
با توجه به حاکمیت سیستم توتالیتر مذهبی در ایران انتشار اخبار و کتب بصورت کامل در اختیار حکومت است و فیلترهای قدرتمند سانسور چه در وزارت ارشاد و چه در نظارت بر مطبوعات به شدت اعمال قدرت می کنند و مانع پخش مطالبی غیر از آنچه خودشان مناسب می دانند ، می شوند.
بنابر این یک پروژه و راه مبارزه بسیار سخت ولی کاربردی آغاز می شود که اطلاعات و کتاب ها به راحتی در اختیار مردم قرار بگیرد.
در کتاب اوستا از جغد با نام اشوزشت یاد شده و آنرا فراری دهنده دیوها و پلیدیها خوانده اند. با توجه به اینکه فعالیت های این گروه هم در زمینه خرافه زدایی و مبارزه با احکام خرافه و اسلامی مسلط بر ایران و رسالتش تلاش در آگاهی رساندنی و هدف آن فراری دادن دیوها و پلیدیهای مذهبی حاکم بر مردم ایران است بنابراین با توجه به نزدیکی این تعاریف استعاره ای گروه و فعالیت های آن نام «آوای بوف» به خود می گیرد .
در طی مدت چند سال از شروع کار، چندین هسته مستقل تشکیل و بصورت مجزا و خود گردان این فعالیت ها ادامه پیدا می کند و بعد از طرق مختلف توسط گروههایی که در خارج از ایران بودند و دسترسی به کتاب های ممنوعه داشتند و یا نویسنده هایی که در تبعید و بیرون از ایران به سر می بردند آشنا شده و از آنها برای گسترش فعالیت ها کمک گرفته می شود.
انقلاب با همین حرکت های کوچک اتفاق می افتد و ضمن اینکه بعد از یک انقلاب ادامه ی این زمینه ها برای رسیدن به جامعه مطلوب نیاز مبرم است. اصل هدف هر ایرانی که از وضعیت امروز ایران و شرایط زندگی هموطنانشان چه در خارج و چه در داخل ایران خسته شدند و احساس مسوولیت دارند، براندازی این رژیم خرافه اسلامی هست .
هر کسی هم برای این کار یک روش و ابزاری را انتخاب می کند و هر مبارزه ای نیاز به سلاح دارد. این سلاح دو نوع است : یکی اسلحه نظامی و دیگری آگاهی دادن به مردم و آشنا کردن به حق و حقوقشان.
کسانی که در مبارزات سیاسی بسیار کم حوصله عمل می کنند و دوست دارند که از راههای سریع به نتیجه برسند اکثرا راه نظامی را انتخاب می کنند و متوسل به راههایی می شوند که در بسیاری موارد هم بهانه دست رژیم های مستبد میدهد تا راحت تر با انگ های مختلف تجزیه طلب و مبارزه مسلحانه ، آنها را سرکوب کنند. با توجه به انقلاب های اخیر در ایران ، تحولات فرهنگ اجتماعی شبیه به هیچ یک از تحولات جهانی نیست و نتایج هیجانات نظامی و آنی همیشه منجر به ایجاد دیکتاتوری ها و رژیم های خرافه ای مثل رژیم ج.ا شده است.
و اما سلاح دوم و کاربردی و بسیار مهم که مورد توجه گروه قرار می گیرد ابزاری است به نام آگاهی و مطالعه.
حرف زدن از آمار مطالعه در ایران شاید تکراری ترین بحث باشد ولی با توجه به شرایط موجود و گسترش شبکه های اینترنتی و رسانه های متنوع مردم برای دسترسی به اطلاعات بیشتر سعی می کنند از همین راه ها استفاده کنند .
که این منابع اطلاعات و اخبار و مراجع تحلیلی به مرور مردم را برای رفع نیازهای شناختی و ذهنی شان به مصرف‌کننده‌ای منفعل تبدیل می کنند. اکثرن ترجیح می‌دهند که بنشینند و به اخبار گوش بدهند و اطلاعاتی را که نیاز دارند از رسانه ها و شبکه های اجتماعی که کاملا تحت کنترل حکومت هست ، دریافت کنند. در این حالت فرد دریافت‌کننده نسبت به اطلاعاتی که دریافت می‌کند منفعل است. معمولا این حالت باعث تنبلی انتقادی در فرد می شود و شخص دچار پذیرش بدون انتقاد می گردد .
شخص به نقطه ای می رسد که میگوید: چون فلان سایت یا خبرگزاری این مطلب را منتشر کرده پس درست است یا حتما همینطور اتفاق افتاده است.
یکی از بزرگترین موانع پیشرفت جامعه ما هم از همینجا ست.
در شرایطی که انتشار کوچکترین مطلب و کتاب مغایر با مقدسات در ایران شدیدا خشم رژیم را بر می انگیزد و آن را بر نمی تابند و سریعا سعی می کنند جلوی این نوع فعالیت ها را بگیرند. و تمام نیرو و توانشان را می گذارند تا سد راه آگاهی مردم بشوند.
مدام کانال های تلگرامی را می بندند ، ادمین ها و گردانندگانشان را به حبس های طولانی مدت محکوم می کنند ، سایت ها را فیلتر می کنند پیام های تهدید آمیز می فرستند به کسانی که کوچکترین ابراز عقیده ای خلاف نظر اینها در فضای مجازی منتشر می کند. در چنین شرایطی برای ادامه فعالیت ها چاره ای جز تبعید اجباری از وطن باقی نمی ماند تا در سرزمین جدید با تمام نیرو و توان برای آگاهی مردم تلاش نمود .